یا علی

نوشته شده توسطمدرسه علمیه الزهرا (س) فامنین 14ام دی, 1390

یاعلی نام تو غوغا می کند            قطره را عشق تو دریا می کند

کعبه شد گهواره نورالیقین             تا تو در آن زاده گشتی فخردین

با وجود تو ثری سامان گرفت           دین پیغمبر به نامت جان گرفت

ساقی کوثر تویی حیدر تویی             جنه المأوی تویی، مهر تویی

هم وصی و هم ولی احمدی(ص)       هم دوبازوی قوی احمدی(ص)

عالمی در عشق تو مست و خمار      یا علی(ع) بر عالمی تو سایه سار

در شجاعت نیست کس همپایه تو      شیر حقی نیست کس بر جای تو

صفدر احزاب و میر خیبری              باب شاه کربلایی حیدری

آن زمانی که خدا آدم سرشت           یاعلی(ع) بر قلب عالم می نوشت

یاعلی(ع) حیران زجودت عالمی       جان جانانی و بر غم مرحمی

بر گدایان رحم و بر خصم زبون        خشم می گیری برآن مردان دون

ای عدالت از تو جانی تازه یافت        برسر خود سایبانی تازه یافت

عدل را سرور شدی مولا شدی           در سخاوت چشمه و دریا شدی

همسر زهرا(س)،وصی مصطفی(ص)   باب امت ای علی مرتضی(ع)

دیده بر پایت که جان هم لایقی            ای فدایت هستی آن هم لایقی

نام تو جان داده را جان می دهد          بر دل دلداده فرمان می دهد

من فدایت ای دو عالم راولی             یک نظر بر جان ماهم کن علی(ع)

شعراز: خانم شاکری (استاد حوزه علمیه الزهرا(س) فامنین)


امام خميني

نوشته شده توسطمدرسه علمیه الزهرا (س) فامنین 5ام آبان, 1390


 


هوالمحبوب


 


تقديم به فرزانه مردي كه طاغوت زمان را درهم شكست وترنم عشق و رايحه وصل را در دلها زنده نمود. (امام خميني(ره))

اي كاش مي شد تا تو را در زير باران شكوفه ها ببينم، در آن هنگام كه نسيم بهاري درلابه لاي درختان مي ژيچد و شاخه ها را همچون گيسوان در خود رقص مي داد. آن هنگام كه هزاران مرغ عشق بر روي شاخه ها ترانه اي از ديوار تازه را سر مي دهند و روي گل هاي ياس سپيد هزاران پروانه رنگين بال نشسته اند به آسمان كه بنگري نوشته هاي سپيد را مي بيني كه سبد سبد گل به رويش مي ريزند و چكاوك ها در اطرافش به ژرواز درمي آيند و همه جا از بوي وجود او پر مي شود. خورشيد با درخششي ذرين بر همه جا مي تابد و همه جا را با نور درخشش خود زيبا گرداند. دوست دارم كه فرشته ها بر همه جا پودر طلايي بپاشند چون امام به ايران ، سرزمين ما قدم نهاده است و اي كاش مي شد از دشست گل هاي آسماني يك شاخه گل محمدي ژيد و روي گلبرگ هاي آن نوشت : اماما ! دوست دارم و تا آخرين لحظه اي كه قلبم مي تپد راهت را ادامه مي دهم. و اي كاش مي شد پنجره را باز كرد و هر وقت فرشته اي از آن جا گذر كرد گل را به او بدهم تا آن را براي رهبرم ، نغمه دل انگيز دلم، هستي وجودم، برد.

طبله بسيجي حوزه علميه الزهرا(س)